English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4467 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tartar U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
tartars U نوعی موشک زمین به هوای دریایی غیر اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
typhoon U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons U نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
talos U نوعی موشک دریایی زمین به هوا
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
genie U موشک هوا به هوای ازاد باکلاهک اتمی
genies U موشک هوا به هوای ازاد باکلاهک اتمی
sparrow U نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
sparrows U نوعی موشک هوا به هوای هدایت شونده
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
thor U نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
hound dog U موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
titan U نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
titans U نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
jupiter U نوعی موشک زمین به هواست
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
bull pup U نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
gimlets U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
gimlet U نوعی موشک ازاد هوا به زمین با پرههای تاشونده
terrier U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
atom rocket U موشک اتمی
sidewinder U موشک هوا به هوای سایدویندر
falcons U موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
falcon U موشک هدایت شونده هوا به هوای فالکن
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
marine climate U اب و هوای دریایی
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
Sea [mountain] air makes you hungry. U هوای دریایی [کوهستانی] گشنگی می آورد.
sidewinder U نوعی موشک ضد هوایی
pgm U نوعی موشک هدایت شونده
terne U نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
out door court U زمین هوای ازاد
nike ajax U نوعی موشک ضد هوایی هدایت شونده
terrestrial environment U وضع عوارض و اب و هوای زمین
air to surface missile U موشک هوا به زمین
zero length launching U نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
surface to air missile U موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
thunder chief U نوعی هواپیمای یک موتوره وسوپرسونیک قابل حمل بمب اتمی
ground zero U محل تماس گوی اتشین بمب اتمی با زمین
mauler U نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
williamson turn U نوعی مانور دریایی
loggerhead U نوعی اردک دریایی
gulfweed U نوعی جلبک یا علف دریایی
sky hawk U نوعی هواپیمای یک موتوره جت دریایی
aerobee U نوعی راکت تجسسی دریایی
coarse mine U نوعی مین دریایی با حساسیت کم
aeolus U نوعی راکت صوتی دریایی
tigers U نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
tiger U نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
vigilante U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
vigilantes U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
dunite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
andesite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
diabase U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
syenite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
street hockey U نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
tap dance U نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
plenum method U طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
fog lookouts U دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
missilery U موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilry U موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
torpex U نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
chasse U نوعی حرکت با پاها بصورت یک پا روی زمین و یک پای دیگر روی هوا
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
turbocharger U گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
turbojet U توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
effluvium U پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
bittersweet U نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
air blast U هوای دم
petticoatsfever U هوای زن
moist air U هوای تر
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
aired U هوای دم هوا
stable air U هوای پایدار
emergency air U هوای اضطراری
compressed air U هوای فشرده
blast roasting U تشویه با هوای دم
temperate climate U اب و هوای معتدل
dead air U هوای راکد
airs U هوای دم هوا
queen's weather U هوای باز
air U هوای دم هوا
out of door U در هوای ازاد
the open U هوای ازاد
adverse weather U هوای نامساعد
drippy U هوای گرفته
compressed air U هوای متراکم
raininess U هوای بارانی
foul weather U هوای نامساعد
foul weather U هوای خراب
Recent search history Forum search
1olivine
1Vintage style
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1coffee table conversation piece
2transmembrane
2single gas
2single gas
1چندمین
1علوم دریایی و اقیانوسی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com